آخرين ارسال هاي انجمن
انجمن
نوشته شده توسط : محسن

شهید اسماعیل یوسفی

شهيد اسماعيل يوسفي متولد سال 1339 در شهر مقاوم و شهيد پرور اهواز ديده به جهان گشود و در خانوادهاي مذهبي رشد كرد. وي علاقه زيادي به اسلام داشت. و هميشه در همه جا براي اسلام فعاليت مي كرد. شهيد يوسفي چنان عشقي به امام بزرگوار داشت كه در قسمتي از وصيتنامه خونبار خود نوشته بود اول اميد من به خداست و بعد به امام امت شهيد اسماعيل سرانجام به منظور حفظ مرزهاي ميهن اسلامي و دفع تجاوز بي رحمانه مزدوران صدام به جبهه هاي نبرد شتافت. ابتدا در جبهه هاي سوسنگرد و هويزه بر عليه كفار مي جنگيد و در اوائل سال 60 به ميعادگاه شهادت خود جبهه دارخويين اعزام شد. وي در تاريخ 21/3/60 در عمليات ظفرمند فرمانده كل قوا خميني روح خدا شركت نمود و با لب تشنه به مقام رفيع شهادت دست يازيد.



:: موضوعات مرتبط: آشنایی با شهدا زندگی نامه , زندگی نامه م--ی , فرماندهی کل قوا ,
:: برچسب‌ها: شهید اسماعیل یوسفی , سردار شهید , سرداران شهید , شهدای موثر در دفاع مقدس , شهدای اصفهان , شهدای مشهد , شهدای کرمان , شهدای ایران , عملیات فرماندهی کل قوا ,
:: بازديد از اين مطلب : 1107
|
امتياز مطلب : 1
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 5
تاريخ انتشار : جمعه 06 اردیبهشت 1392 | نظرات (0)
نوشته شده توسط : محسن
شهید جعفر رجبلو

وصيت نامه :

مادر مرا ببخش از اينكه نامه ام خون آلود است زيرا چيزي كه باعث نوشتن اين نامه شده يك تكه كاغذ و مقداري از خون جوانان تير خورده كه در روي دشت و بيابان سر بفلك كشيده مي باشد نوشته شده. مادر من با تمام قواي خود مي جنگم گرمي آفتاب تابستان، باد سرد پائيز، برف و باران سنگين زمستان را در جنگ تحمل مي كنم و خود را فداي اسلام و ميهنم مي كنم. مادر من از جبهه جنگ نمي گريزم زيرا نمي خواهم مايه سرافكندگي تو باشم گر چه تو از كشته شدن من گريه مي كني اما هميشه سربلند هستي و افتخار مي كني كه پسرت فداي مكتب و ميهن اسلامي خود شد مي گوئي او شجاعانه جنگيد و با افتخار كشته شد.



:: موضوعات مرتبط: آشنایی باشهدا وصیت نامه , وصیت نامه چ--ر , فرماندهی کل قوا ,
:: برچسب‌ها: سرداران شهید , دفاع مقدس , شهدای ایران , شهادت , عملیات فرماندهی کل قوا ,
:: بازديد از اين مطلب : 1116
|
امتياز مطلب : 2
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 10
تاريخ انتشار : جمعه 06 اردیبهشت 1392 | نظرات (0)
نوشته شده توسط : محسن

شهیدناصردهقان

شهيد ناصر دهقان متولد سال 1340 در خانواده اي مذهبي در شهرضا بدنيا آمد. پس از اتمام دوره ابتدائي مدرسه با عشق به اسلام در يكي از مراكز علميه شهر به فراگيري قرآن و مسائل ديني مشغول شد و ضمن آن به تحصيل خود ادامه داد. وي از همان اوان بسيار فعال بود و ساعات بيكاري خود را نيز با انواع شغلها پر مي نمود و ديپلم خود را در رشته مكانيك هنرستان اخذ كرد. برادر دهقان بدليل تمام مستمر با روحانيت پيش از آغاز انقلاب خيلي زود به ماهيت كثيف و استعماري رژيم پي برد و به مبارزه برخاست. پس از انقلاب....



:: موضوعات مرتبط: آشنایی با شهدا زندگی نامه , زندگی نامه چ--ر , آشنایی باشهدا وصیت نامه , وصیت نامه چ--ر , فرماندهی کل قوا ,
:: برچسب‌ها: شهید ناصر دهقان , دهقان , شهرضا , شهدای شهرضا , شهدای طالخونچه , عملیات فرماندهی کل قوا ,
:: بازديد از اين مطلب : 1432
|
امتياز مطلب : 4
|
تعداد امتيازدهندگان : 6
|
مجموع امتياز : 25
تاريخ انتشار : شنبه 21 بهمن 1391 | نظرات (0)
نوشته شده توسط : محسن

سردار شهید محمود ایزدی

((خواهرم! مادرم! برادرانم! فرزندانم! همسرم! می دانم که برای آمدن من ثانیه شماری می کنید؛ ولی چه می کردم در زمانی که خدا مرا به میهمانی دعوت کرده بود و من عاشقانه به ملاقات خدا شتافتم.))

((در شرایطی که آماده و عازم صف مقدم جبهه نبرد علیه کفرجهانی هستم، احساس می کنم عازم دانشگاهی هستم که مکتبش شهادت و معلمش امام حسین (ع) می باشد.))

سردار شهید ایزدی در واپسین لحظه های زندگی خاکی اش می نگارد:


برادران و خواهران من بدانيد كه من آگاهانه در اين راه قدم نهاده ام چرا كه خون سرخ شهيدان از هابيل تا حسين(ع) و تا شهداي 15خرداد و از شهداي 17 شهريور تا شهداي كربلاي جنوب و غرب ايران صدا مي زنند كه چه شده است شما را؟ براي چه نشسته ايد؟ آخر ما مسلمان هستيم. در عصري زندگي مي كنيم كه ظلم و فساد از يك سو سراسر جهان را فراگرفته و و از طرف ديگر خوشبختانه انقلاب پيشتاز اسلامي ايران هم اكنون مرزها را يكي بعد از ديگري گشوده و به پيش مي رود. مي رود تا دست استعمارگران را از سر ملت مظلوم كوتاه كند و در اين راه است كه بايد كوشيد، بايد خون داد آنقدر بايد كشته بدهيم تا اسلام عزيز با ظهور مهدي(عج) پيروز شود و قسط و عدل الهي در سايه توحيد در سراسر جهان برقرار گردد. من بطور يقين درك كرده ام كه شهادت تصادفي نيست، بلكه لياقت و سعادتي است بزرگ و تنها حرف من به برادران و خواهران اين امت اين است كه اسلام و امام را داشته باشند كه در حقيقت قرآن را نيز حفظ كرده اند.


به ادامه مطلب رجوع کنید......



:: موضوعات مرتبط: خاطرات ودلنوشته ها , خاطرات , آشنایی با شهدا زندگی نامه , زندگی نامه الف--ج , آشنایی باشهدا وصیت نامه , وصیت نامه الف--ج , فرماندهی کل قوا ,
:: برچسب‌ها: شهید , شهادت , ایزدی , محمود ایزدی , سرداران دفاع مقدس , شهدای دفاع مقدس , شهدای طالخونچه , شهدای ایران , عملیات فرماندهی کل قوا ,
:: بازديد از اين مطلب : 1471
|
امتياز مطلب : 4
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 20
تاريخ انتشار : شنبه 21 بهمن 1391 | نظرات (0)
نوشته شده توسط : محسن

سردار شهید قربانعلي عرب

عيد قربان سال 1336، در روستاي ماركده شهركرد، كودكي متولد شد كه خانواده اش به عشق مولاي متقيان و اهل بيت (ع) نام او را قربانعلي نهادند. 6 سال بعد پدر، دار فاني را وداع گفت و شرايط زندگي ، قربانعلي را از ادامه تحصيل بازداشت. او همراه خانواده به اصفهان هجرت نمود و به حرفه درب و پنجره سازي مشغول گشت. حس همدردي و بخشندگي باعث شد كه قربانعلي از همان نوجواني حاصل دسترنجش را با يتيمان و مستمندان تقسيم كند و خلق خوش و رفتار جذابش، اطرافيان را ...»....



به ادامه مطلب رجوع کنید....




:: موضوعات مرتبط: خاطرات ودلنوشته ها , خاطرات , آشنایی با شهدا زندگی نامه , زندگی نامه ع--ل , آشنایی باشهدا وصیت نامه , وصیت نامه ع--ل , فرماندهی کل قوا ,
:: برچسب‌ها: شهید قربانعلی عرب , دفاع مقدس , شهدا , شهادت , اصفهان , شهدای اصفهان , عملیات فرماندهی کل قوا ,
:: بازديد از اين مطلب : 1869
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 29
تاريخ انتشار : پنجشنبه 16 آذر 1391 | نظرات (2)
نوشته شده توسط : محسن


شهید حسين صفوي‌ نژاد

حسين در يکي از روزهاي آفتابي سال 1338 در جمع گرم و صميمي خانواده اي مهربان به دنيا آمد. دوران پر شور کودکي را در زير سايه لطف پدر و دامان پر مهر مادر گذراند. او که از کودکي به معارف الهي و مذهبي به خصوص تلاوت قرآن کريم عشق مي ورزيد و در قرائت قرآن بسيار متبحر شده بود، تحصيلات خود را در مقطع دبستان و .....


به ادامه مطلب رجوع کنید....




:: موضوعات مرتبط: خاطرات ودلنوشته ها , خاطرات , آشنایی با شهدا زندگی نامه , زندگی نامه ز--ظ , آشنایی باشهدا وصیت نامه , وصیت نامه ز--ظ , فرماندهی کل قوا ,
:: برچسب‌ها: شهید حسين صفوي‌نژاد , فرماندهمان جنگ , شهدای دفاع مقدس , عملیات فرمانده کل قوا , شهدای طالخونچه ,
:: بازديد از اين مطلب : 1164
|
امتياز مطلب : 2
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 10
تاريخ انتشار : چهارشنبه 15 آذر 1391 | نظرات (0)
نوشته شده توسط : محسن


زندگينامه :

مهدي در يکي از روزهاي زيباي سال 1340 در جمع گرم و صميم خانواده اي متدين و مذهبي به دنيا آمد عشق به اسلام و کلمات نوراني خدا از همان کودکي در وجودش موج مي زد و همواره به همراه پدرش در مجالس و محافل مذهبي شرکت مي کرد تحصيلاتش را تا پايان دوره ابتدايي با موفقيت ادامه داد و پس از آن براي تأمين معاش خانواده به کمک پدر شتافت و در دکان ريخته گري مشغول کار شد و سه سال بعد از ترک تحصيل با شوق فراگيري دوباره به کلاسهاي درس بازگشت و دوره راهنمايي را به صورت شبانه به پايان رساند مهدي علاوه بر تزکيه روح به افزايش قواي جسمي نيز اهميت مي داد و در ورزش تيراندازي و کشتي مهارتهايي کسب نمود حتي موفق شد در رشته کشتي چند مدال بياورد اما او هرگز ورزش را هدف کسب مدال قرار نداد و هميشه مي گفت به خاطر بالا بردن نيروي جسماني و خدمت به اسلام کشتي را انتخاب کردم.

با شروع شعله هاي پر فروغ انقلاب مهدي نيز به نداي قلبي خود پاسخ داد و به صف مبارزان راه حق پيوست و در تظاهراتهاي خياباني حضوري فعال داشت پس از آغاز جنگ تحميلي براي کمک به رزمندگان اسلام از هيچ کوششي دريغ نکرد و تمام دارايي خود را که 150000 ريال بود عاشقانه براي آسيب ديدگان جنگ تقديم کرد پس از آن براي تقديم جان خود از طريق بسيج مستضعفين راهي جبهه هاي نور شد ،در جبهه چنان رشادتهات و ايثاري از خود نشان داد که دوستانش به او لقب پهلوان مهدي را داده بودند .حتي پس از مجروحيت در يکي از درگيري ها با دشمن حاضر بازگشت به عقب نبود و مي گفت تا زمانيکه وطنم را از لوث وجود کفار آزاد سازم هرگز به شهر خود بازنمي گرديم.

سرانجام روح بيقرار اين سردار جوان 20 ساله اسلام راه ملکوت را در پيش گرفت و در روز بيست و سوم خرداد سال 1360 در جبهه دارخوئين حين عمليات فرمانده کل قوا، عاشقانه به سوي دوست پرواز کرد.


وصيت نامه :

اللهم ارزقنا اشرف القتل في سبيلک و تنصر رسولک نشتر الحيوه الدنيا بالاخره و اختم علينا عاقبه به الشهاده

پروردگارا! روزي من گردان بهترين کشته شدن در راه خودت در حاليکه ياري کنم دين تو را و دين رسولت را و معامله مي کنم باقيمانده عمرم را با آخرت .خدايا !عمر مرا به شهادت ختم کن بر حسب وظيفه اي که در عهده خويش داشتم که در راه خدا و از اسلام دفاع کنم .

لازم دانستم که نکاتي در زندگي خويش را به عنوان وصيت نامه به عرض والدين و پيامي را به ملت شهيدپرور ايران برسانم.

من مهدي شيراني سرباز امام زمان (عج) با خداي خود عهد کرده ام که تا پاي جان از نايب او خميني بت شکن را ياري دهم. من آگاهانه قدم در راه گذاشته ام و هيچ ترس و وحشتي ندارم زيرا براي رضاي خدا اين راه را انتخاب کرده ام و هدفم دفاع از اسلام و نابودي کفر مي باشد و در قبال هر سختي و دشواري تا آخرين قطره خونم مي ايستم و از خداي متعال مي خواهم که در اين راه مرا کمک و ياري کند خدايا مرا لحظه اي به خود وامگذار و لحظه اي مرا تنها مگذار زيرا بدون تو اي ايزد يکتا نمي توانم يک قدم پيش روم پدرجان به مادرم بگوئيد براي رضاي خدا و خشنودي امام زمان (عج) بود که به اين راه رفتم از اينکه من شهيد مي شوم گريه نکنيد و شاد باشيد زيرا خداوند از ميان بندگان خود انتخاب مي کند و افتخار بزرگ شهادت را مي دهد. پدر، بزرگترين آرزويي که دارم اين است که برادرانم تا آنجا که مي توانند به تحصيلات خود ادامه دهند تا براي اسلام بتواند کاري بکنند و به مستضعفين جهان خدمت کنند.

پدر از ثروت دنيا مقداري پول دارم که خواهش مي کنم آن را خرج مراسم يادبود من کنيد.پيامي به ملت شهيدپرور ايران دارم ما براي انقلابمان شهيد زياد داديم و بايد بيشتر هم بدهيم تا اين انقلاب را زنده نگهداريم راه امام حسين (ع) را ادامه دهيد که پيروز هستيد.دست ياري از امام خميني (ره) نکشيد و همه پيرو خط رهبر باشيد که هستيد تا نابودي مستکبران و تا نابودي امپرياليسم آمريکا و دست نشانده آنان که اشغالگران قدس و صدام يزيد هستند درود به شهداي انقلاب اسلامي که تا آخرين قطره خون خود از اسلام دفاع کردند درود به ملت رزمنده و شهيدپرور ايران.

والسلام

مهدي شيراني


خاطره ای از شهید:

زندگي بي آلايش

مهدي هميشه دوست داشت ساده ترين و بي آلايش ترين زندگي را داشته باشد با اخلاق خوب خود همواره همه را جذب مي کرد و حتي اگر گاهي عصباني مي شد هرگز صدايش را بلند نمي کرد چند قدمي بيرون مي رفت تا خشمش ساکت شود.

مهدي مجاهد واقعي راه حق بود حتي يکبار يادم هست که مي خواستم برايش غذايي بپزم اجازه نداد و گفت مادر خون من از بقيه رنگين تر نيست هرگز روي تشک نمي خوابيد جاي راحت را دوست نداشت به من مي گفت:«مادر در بين ارتش 20 ميليوني چند نفر هستند که الآن سرشان را روي بالش نرم مي گذارند، با اقتدا به مولايش عادي زندگي مي کرد.

راوي:مادر شهيد



:: موضوعات مرتبط: خاطرات ودلنوشته ها , خاطرات , آشنایی با شهدا زندگی نامه , زندگی نامه ز--ظ , آشنایی باشهدا وصیت نامه , وصیت نامه ز--ظ , فرماندهی کل قوا ,
:: برچسب‌ها: شهدا , خاطرات شهدا , زندگی نامه , وصیت نامه , شیرانی , مادر شهید , دارخوئین , عملیات فرمانده کل قوا ,
:: بازديد از اين مطلب : 1193
|
امتياز مطلب : 3
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 15
تاريخ انتشار : دوشنبه 13 آذر 1391 | نظرات (2)
نوشته شده توسط : محسن


زندگينامه :

حميد در يکي از روزهاي زيباي سال 1336 در جمع گرم و صميمي خانواده اي مذهبي به دنيا آمد. از همان کودکي عشق به معارف الهي و علوم ديني در وجودش موج ميزد. انديشه والاي حميد و علاقه او به همنوع سبب شد که او هميشه در کارهاي فرهنگي پيشقدم باشد و در جهت رشد فکري و معنوي دوستان و آشنايان و به خصوص افراد بي بضاعت و مستضعف تلاش مي کرد .با اينکه سن و سالي نداشت اما در داير نمودن کتابخانه بلال در نزديکي محل زندگي خود نقش بسزايي را ايفا کرد.پس از مدتي به خدمت سربازي اعزام شد ،او که همواره در راه حق و حقيقت گام برمي داشت با شنيدن پيام تاريخي امام مبني بر فرار سربازان از سربازخانه ها، با وجود اينکه در مرخصي بود دوباره به پادگان بازگشت تا با راهنمايي و ارشاد ،همرزمان بيشتري با خود همراه سازد و در اين کار نيز موفق شد. پس از پيروزي شکوهمند انقلاب اسلامي به اصفهان بازگشت و چند ماه باقيمانده خدمت را زير پرچم جمهوري اسلامي شروع نمود. اما شرايط حساس و پر خطر اوايل انقلاب اين سرباز مخلص راه حق را بر آن داشت که براي خدمت بيشتر به جمع سبزپوشان سپاه بپيوندد و در اردوگاه باغ ابريشم مشغول به خدمت شود .پس از مدتي يک دوره کوتاه کار با سلاح س

نگين را ديد و مشتاقانه به جبهه هاي نبرد براي دفاع از حريم کشورش شتافت.آگاهي سياسي حميد فوق العاده بود و همواره خطر بني صدر را به ياران و همرزمانش گوشزد مي کرد و پس از خلع او توسط امام (ره) سرنگوني اين بت جديد را به دوستانش تبريک گفت.

سرانجام در عمليات همنام با پيرو مقتدايش يعني فرمانده کل قوا خميني روح خدا در روز بيست و سوم خردادماه سال 1360 ،پاسدار 24 ساله عاشق روح الله در حاليکه فرماندهي قسمتي از عمليات را بر عهده داشت در جبهه دارخوئين به خون سرخ خويش غلطيد و روح پاکش به ديدار حق شتافت.

شهادت

وصيت نامه :

امشب شب يازدهم عاشوراي حسيني است و اگر خدا توفيق بدهد ،من چند روز ديگر عازم جبهه جنگ يعني آماده جهاد در راه خدا و اسلام هستم. البته اگر لياقت آن را داشته باشم که در راه اسلام جان بي ارزش خود را فدا کنم. من اين راهي را که انتخاب کرده ام با دل و جان بوده به همين خاطر دلم مي خواهد که اگر قابليت آن را داشتم و به درجه رفيع شهادت نايل آمدم نکاتي را ذکر کنم که براي شادي روح من اين نکات را انجام بدهيد، توجه کنيد که بايد مثل پدري که به فرزندان خود وصيت مي کند، وظيفه شرعي آن فرزندان است که به آن عمل کنند .اگر نکنند مسؤول هستند و بايد جوابگوي خداوند باشند…. خواسته هايي که من دارم سه چيز است که از شما يعني پدر و مادر و مادربزرگم، برادران و خواهران خواهش مي کنم و از شما تقاضا مي کنم که حتما به اينها عمل کنيد….

اولي اينکه عزاداري نکنيد منظورم گريه کردن است يعني گريه نکنيد بايد به خودتان تسلط کامل داشته باشيد، مخصوصا پدر و مادرم.

دوم اينکه بعد ازمرگ من يعني حداکثر تا چهل روز بعد ديگر به هيچ وجه رضايت ندارم که هيچ يک از اعضاي خانواده ام لباس مشکي و تيره بپوشند.

سوم اينکه بعد از مرگ من مراسمي که مي خواهيد بگيريد تشريفاتي نباشد و پولي را که مي خواهيد صرف تشريفات بيجا کنيد آن را صرف جنگ زدگان و بچه هاي يتيم بکنيد.

اميدوارم که بخواهش فرزند خود عمل کنيد و موجب رضايت و خشنودي روح فرزند خود شويد. من اين نامه را با خط خود و در سلامت کامل نوشتم و اميدوارم که خداوند شما را در راه خدا و دفاع از اسلام پيروز بگرداند و هدف شما چيزي جز خدا نباشد . اميدوارم هرکدام از شما که ناراحتي از من داريد ببخشيد و از خدا بخواهيد که مرا ببخشد و بيامرزد، در ضمن اگر يک موقع خداي ناکرده از جانب من به پدر و مادرم خطايي سرزده که موجب ناراحتي آنان شده آنها گذشت کنند و مرا ببخشند.




:: موضوعات مرتبط: آشنایی با شهدا زندگی نامه , زندگی نامه ز--ظ , آشنایی باشهدا وصیت نامه , وصیت نامه ز--ظ , فرماندهی کل قوا ,
:: برچسب‌ها: حمید شهیدی , شهادت , وصیت نامه , شهدا , کتابخانه بلال , اصفهان , شهدای اصفهان , زندگی نامه , عملیات فرماندهی کل قوا ,
:: بازديد از اين مطلب : 1193
|
امتياز مطلب : 3
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 15
تاريخ انتشار : دوشنبه 13 آذر 1391 | نظرات (0)
نوشته شده توسط : محسن

زندگی نامه:

خسرو در سال 1335 در قصر سنبلستان اصفهان متولد شد، کودکي شجاع و تيزهوش بود، و به واسطه وضع نابسامان خانواده توسط خاله اش که از زنان مخالف رژيم پهلوي بود، تربيت يافت. مادر براي اينکه بتواند خرج تحصيل فرزند را تهيه نمايد، در يکي از کارخانجات اصفهان (کارخانه بافتساز) مشغول به کار شد، و خسرو توانست در سايه اين زحمات تحصيلاتش را ادامه دهد، بعد از مرگ خاله او به خيابان زينبيه اصفهان نقل مکان کرد، و در مرکز تعليمات حرفه اي يک دوره آموزشي فشار قوي برق را گذراند سپس در کارخانه پلي اکريل اصفهان استخدام شد، و به مدت دو سال در آنجا خدمت نمود، آنگاه از مادر خواست که ديگر در کارگاه کار نکند. با اوج گيري انقلاب اسلامي نگهباني در خيابانهاي شهر را پذيرفت و با فرا رسيدن بيست و دوم بهمن ماه به تهران مهاجرت کرد و پس از تصرف ساواک پاسداري از آن محل را بر عهده گرفت، وي چندي بعد از طرف سپاه پاسداران به استان سيستان و بلوچستان ايرانشهر و خارک رفت و يک ماه و نيم بعد به اصفهان بازگشت، او در همين زمان با دوشيزه اي پارسا ازدواج کرد و صاحب فرزند شد، با آغاز جنگ تحميلي پس از يک دوره آموزش تعليمات سلاح هاي سنگين و عمليات چريکي درسپاه اصفهان

به کردستان رفت، و بعد از سه ماه مبارزه بي امان به زادگاهش بازگشت، ريسمانچيان در تاريخ 15/1/1360 بار ديگر قدم در جبهه دارخوئين نهاد و 50 روز مردانه از خاک ميهن اسلامي دفاع نمود، مرد حماسه و ايمان و حامي انقلاب اسلامي سرانجام سه روز قبل از سفر آسماني خويش با تمام دوستان و آشنايان خداحافظي نمود و در تاريخ 21/3/1360 در عمليات فرمانده کل قوا در سن 25 سالگي جام شيرين شهادت را نوشيد، دارخوئين بار ديگر خون سرخ رزمندگان خميني را زينت بخش خويش ساخت، تا در روز محشر به آبروي عاشقان ثارالله مورد شفاعت حق قرار گيرد.

شهدا


وصیت نامه:

با درود به رهبر کبير انقلاب اسلامي امام خميني و با درود به برادراني که فرمان حق طلبانه اين حسين زمان را گوش فرا دادند و جهاد را در سرزميني که همه جاي آن از خون برادران رزمنده گلگون شده است، آغاز کردند و خواب خوش را از چشم جهانخواران شرق و غرب گرفتند تا پرچم لااله الا الله را برفراز اين مرز و بوم گماشته و بخواست خداوند و بنا به فرمان رهبر کبيرمان اسلام را در جهان گسترش دهند تا جهانيان بدانند که تنها دين بر حق جهان، مکتب راستين اسلام است اين بنده ناچيز وصيتي ندارم جز اينکه توصيه مي کنم به برادراني که هنوز به جبهه حق عليه باطل وارد نشده اند: برادر سلاحت را غريب مگذار و برگير و با اتکا به خداوند سينه کافران را بشکاف تا دشمن بداند فرد مسلمان خواري طلب نيست و تا آخرين نفس مي جنگند برادر شعارت اين باشد: لااله الا اله يعني تمام هستي که بر روي زمين است، اينها همه از الله است بايد دل بکني و دل را به سوي الله همان معبود خود بندي و با سلاح محکم و استوار بر عليه باطل بروي که همه بازگشت کننده به سوي او هستيم والسلام... اگر من شهيد شدم و جسدم به دست شما رسيد در کنار خاله ام مرا دفن کنيد. خسرو ريسمانچيان



:: موضوعات مرتبط: آشنایی با شهدا زندگی نامه , زندگی نامه چ--ر , آشنایی باشهدا وصیت نامه , وصیت نامه چ--ر , فرماندهی کل قوا ,
:: برچسب‌ها: وصیت نامه , ریسمانچیان , شهدا , دفاع مقدس , زندگی نامه , شهادت , اصفهان , سنبلستان , عملیات فرماندهی کل قوا ,
:: بازديد از اين مطلب : 1064
|
امتياز مطلب : 3
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 15
تاريخ انتشار : دوشنبه 13 آذر 1391 | نظرات (0)
پذیرش تبلیغات
ليست
       
خاطرات ودلنوشته ها
آشنایی با شهدا زندگی نامه
آشنایی باشهدا وصیت نامه
شهدای دیزیچه
موضاعات متفرقه
شهدای شهر طالخونچه
شهدا-عملیات
شهدای رهنان

شهدا را ياد كنيم حتي با يك صلوات

سلام مهمان گرامي؛
خوش آمديد ،لطفا برای حمایت اطلاعاتی ما
معرفي شهداي شهر ومحل خود در سايت عضو شويد
باتشکر مديريت سايت

عضويت در سايت